شرکت های کوچک و متوسط در کشورهای درحال توسعه، مثل بسیاری از کشورهای آسیایی، بخش وسیعی از شرکتها را تشکیل میدهند. ازسوی دیگرSME ها ستون اصلی اقتصاد آسیا هستند. آنها بیش از ۹۶ درصد کسبوکارهای آسیا را تشکیل داده و از هر سه شغل در بخش خصوصی دو شغل مربوط به SMEها میباشند. ازاینرو، برای موفقیت نظامهای اقتصادی آسیا بسیار مهم است که از SMEها حمایتی کامل و عملگرایانه داشته باشند. در۲۰ کشور در آسیا و اقیانوسآرام، طبق دادههای موجود از سالهای۲۰۱۴-۲۰۱۱، بهطورمتوسط، SMEها باعث ایجاد ۶۲ درصد اشتغال زایی و ۴۲ درصد تولید ناخالص داخلی شده اند. در آسیا نیز تعریف SMEها از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. بهعنوان نمونه، در جمهوری خلق چین (PRC)، SMEها شرکتهایی هستند که در برخی بخشها بالغ بر ۱۰۰۰ کارمند دارند، درحالیکه در کشور تایلند، این تعداد در شرکتها به ۲۰۰ نفرکارمند در هر بخش میرسد. در مالزی بنگاههای اقتصادی تولیدی در صورتی SME در نظر گرفته می شوند که کمتر از ۲۰۰ کارمند یا درآمدی کمتر از ۵۰ میلیون رینگیت (معادل ۱۲ میلیون دلار) داشته باشند. در ژاپن، تعریف SME نه تنها به فعالیت بلکه به ارزش سرمایه و تعداد کارمندان نیز بستگی دارد. علاوه براین، در یک کشور نیز ممکن است آژانسهای دولتی از تعاریف گوناگونی برای SMEها استفاده کنند. به عنوان نمونه، امکان دارد یک وزارتخانه از یک تعریف استفاده کند درحالیکه سازمان ملی آمار تعریف دیگری را به کار میبرد و یا در بخش سیاستگزاریهای وامدهی از تعریفی دیگر استفاده میشود.
در کشورهای عضو انجمن ملل آسیای جنوب شرقی (ASEAN)، SMEهای میکرو حدود ۹۷ تا ۹۹ درصد جمعیت شرکتها را تشکیل میدهند. بخش SME تمایل دارد تحت تسلط شرکتهای میکرو قرار گیرد و این بخش حدود ۸۵ تا ۹۹ درصد شرکتها را تشکیل میدهد (طبق دادههای موجود). درکل، در این ناحیه، سهم نسبتاً کمی در اختیار شرکتهای متوسط قرار میگیرد که میتواند نشاندهنده «نبود یک حد متوسط» در ساختار تولیدی آن منطقه باشد. در بیشتر کشورهای انجمن ملل آسیای جنوب شرقی، معمولا SMEها در بخشهایی با تعداد نیروی انسانی بالا و با ارزش افزوده پایین می باشند، مثل بخش تجارت خردهفروشی یا فعالیتهای کشاورزی. بدینترتیب، آنها همچنان در بیشتر کشورها سهم وسیعی در اشتغال و سهم کمتری در ارزش افزوده خالص دارند. در منطقه ASEAN، SMEها حدود ۳/۶۶درصد میزان اشتغال (براساس میانگین) و ۲/۴۲درصد ارزش افزوده خالص را ارائه میدهند.
صنعت ۴.۰ در SMEs
SMEها، بهسبب انعطافپذیری، روحیه کارآفرینی و ظرفیتهای نوآوری که دارند، ثابت کردهاند که بسیار قدرتمندتر از شرکتهای بزرگ و چندملیتی هستند. به طورمعمول، SMEها نه تنها بر حسب محصولشان بلکه از نظر شیوههای تولیدی خود نیز نوآور و تطبیقپذیر هستند. سازمانهای کوچک با شناسایی فشارهای رقابتی که پیوسته وجود دارد، روزبهروز در بهبود عملیات تجاری خود فعالتر میشوند.
این امر نقطه شروع خوبی در تولید مفاهیم جدیدی مثل صنعت ۴.۰ است. اجرای موفقیتآمیز صنعت ۴.۰ نه تنها در شرکتهای بزرگ، بلکه در SMEها نیز باید اتفاق بیفتد .مطالعات گوناگون به پتانسیل و تغییرات مرتبط در زمینه صنعت ۴.۰ در SMEها اشاره دارند. فناوریهای صنعت ۴.۰ فرصتهای بزرگتری را پیش روی SMEها قرارمیدهند تا آنها نیز بتوانند رقابتپذیری خود را بالا ببرند. احتمال اینکه در پی این تغییر، برندگان اصلی، این شرکتها باشند بیشتر خواهد بود. آنها اغلب قادرند تحول دیجیتالی را با سرعتی بیشتر از شرکتهای بزرگ اجرا کنند، زیرا آنها میتوانند ساختارهای فناوری اطلاعات جدید را از ابتدا آسانتر توسعه بخشیده و پیادهسازی کنند. بسیاری از SMEها از قبل، بر روی محصولات دیجیتالیشده متمرکز میشوند تا بتوانند در بازار دوام بیاورند. یکپارچگی فناوری اطلاعات و ارتباطات( ICT) و فناوریهای مدرن صنعت ۴.۰ ،کارخانجاتِ SMEها را به کارخانجاتی با پتانسیل اقتصادی قابلتوجه تبدیل خواهد کرد.
در حالت کلی، صنعت ۴.۰ چالش خاصی را برای تجارت و به خصوص برای SMEها ایجاد می کند. آمادگی شرکت ها جهت تطبیق با اصول صنعت۴.۰ و ظرفیت سازمانی آنها به منظور برطرف کردن چالش ها تنها بخشی از مشکلات آنهاست. شرکتها هرچه کوچکتر یا متوسط تر باشند، بیشتر در معرض این خطر هستند که نتوانند از این انقلاب صنعتی سودی ببرند. SMEهای اروپایی از اهمیت برطرفکردن مشکلات مربوط به تطبیقپذیری آگاهند. این مسأله بیانگرآن است که شرکتها جهت آمادهسازیهای سازمانی و فنی ، نیازمند تحقیق بیشتر و طرحهای اجراییتر هستند. معرفی صنعت ۴.۰ اغلب با مشکلاتی همراه است که معمولاً در عناوین خبری اینگونه مطرح میشوند: «بیشتر SMEها در حال حاضر هنوز آمادگی پذیرش صنعت ۴.۰ را ندارند» یا « SMEها در حال از دست دادن جهتگیریهای مربوط به آینده هستند» یا « صنعت ۴.۰ به SMEها راه پیدا نکرده است. امروزه، بیشتر SMEها آمادگی های لازم جهت پیادهسازی مفاهیم صنعت ۴.۰ را ندارند
بنابراین، SMEها نیازمند تحقیق و بررسیهای خاصی در زمینه پیادهسازی مفاهیم و فناوریهای صنعت ۴.۰ هستند . این شرکتها فقط با پیروی از رویکردها و استراتژیهای پیادهسازیِ سفارشی شده برای SMEها، درک مفاهیم تطبیقیافته برای SMEها و راهحلهای تکنولوژیکی قادر خواهند بود به صنعت ۴.۰ دست یابند. درغیراین صورت، علیرغم تلاشهای گسترده در جهت حساسسازی و ایجاد آگاهی درمیان SMEها در زمینه صنعت ۴.۰، نتایج و موفقیتهای مورد انتظار حاصل نخواهند شد.